گلچین زیباترین شعر در مورد بصیرت

شعر در مورد بصیرت

شعر در مورد بصیرت ،شعر در مورد روز بصیرت،شعر در مورد چشم بصیرت،شعر درباره بصیرت،شعری در مورد بصیرت،شعر درباره روز بصیرت،شعر درباره چشم بصیرت،شعری درباره بصیرت،شعر درباره ی بصیرت،شعر درباره هفته بصیرت،شعر بصیرت،شعر بصیرتی،شعر بصیرت سایه ها،شعر بصیرت،شعر درباره بصیرت،شعر روز بصیرت،شعر چشم بصیرت،شعر در مورد بصیرت،شعر در خصوص بصیرت،شعر برای بصیرت،شعر های بصیرتی،شعر بی بصیرتی امت،سیرت زیبا شعر،شعر چشم بصیرت،شعر نور اضاء بصیرتی،شعر در مورد بصیرت،شعری درباره بصیرت،شعر درباره روز بصیرت،شعر درباره ی بصیرت،شعر درباره چشم بصیرت،شعر درباره هفته بصیرت،شعر در مورد روز بصیرت،شعر در مورد چشم بصیرت،شعری در مورد بصیرت

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بصیرت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

بصیرت عشق
به صراطم دار که نه حق پویای طریق است گمراهی
مستم کن…
و نشئه ی قرب را در یاد به ودیعه گذار…

شعر در مورد بصیرت

در زمان غیبت ای یاران بصیرت لازم است

گرچه در هر عصر و هر دوران بصیرت لازم است

شعر در مورد روز بصیرت

دعا کنید بصیرت دهد خدا مارا

بصیرت است که میزان کفر وایمان است

شعر در مورد چشم بصیرت

بی بصیرت، عالمی در غفلت است

بی بصیرت، دین حق در غربت است

شعر درباره بصیرت

هم تویی پرده بصیرت تو

خویشتن را مدار در پرده

شعری در مورد بصیرت

قومی که بر براق بصیرت سفر کنند

بی ابر و بی‌غبار در آن مه نظر کنند

شعر درباره روز بصیرت

در زمان غربت اسلام ناب و راستین

مسلمین را در دفاع از آن بصیرت لازم است

شعر درباره چشم بصیرت

اگر بصیر نباشی بعد پیغمبر / به روی  مسند او جایگاه شیطان است

شعری درباره بصیرت

چشم بصیرت نگشائی چرا؟

بی خبر از خویش، چرائی چرا؟

شعر درباره ی بصیرت

ندیدنت چشم بصیرت می خواهد
گویی که من ندارم
هرمکان و هر زمان، توی هر قید و بعید
هرکجا هستی و هستم، هرکجا…
توی هوشیاری و مدهوشی
اوانی که هستی و نیستی، کنارم یا به دور
هماره از ازل، پیشِ رویِ من
تا ابد، موسمِ دیدن توست؛ دیدگانم . . .

شعر درباره هفته بصیرت

حق و باطل چون بهم آمیخت یا وارونه شد

بهر تشخیصش به هر انسان بصیرت لازم است

شعر بصیرت

اگر بصیر نباشی باز میبینی / که مثل فاطمه ای پشت دربسوزان است

شعر بصیرتی

گشته ادیان خلق سیرت او

نیست ادراک بر بصیرت او

شعر بصیرت سایه ها

دلم میسوزد در گرداب سکوت اجباری این زمانه بی بصیرت
دلم میسوزد در این کوران بی آلایشی مردمانی که هنوز قدر باران رحمت خدا را نمیدانند

شعر بصیرت

در هجوم فتنه و امواج طوفان بلا 

تا شناسی نوح کشتیبان بصیرت لازم است

شعر درباره بصیرت

اگربصیر نباشی امام برحق را / به سجده کشته و گویی مگر مسلمان است

شعر روز بصیرت

بکوری کند حمل صاحب بصیرت

که سرمه بسوی سپاهان فرستم

شعر چشم بصیرت

چون محرم آمد به اشک و گریه اکتفا نکنیم

به سنج و دمام و سینه و زنجیر اتکا نکنیم

آن را که حسین کرد برای آن جنگ آغاز

امر به معروف و نهی از منکر است و نماز

دانی که چرا گوشهای کوفیان شنوای کلام امام نبود

چون لقمه های انباشته در شکمهایشان جز حرام نبود

باید که غرق در ولایت مولای عصر و ولیّمان بشویم

یعنی که باید امروز ، فدای آقا و سیّد علیّمان بشویم

آن را که اگر داشته باشی ، شیطان اسیرت است

ای عاشق حسین ، بدان که تنها “بصیرت” است

شعر در مورد بصیرت

این نیاز اول هر ذی شعور و عاقل است

شیعه را البته صد چندان بصیرت لازم است

شعر در خصوص بصیرت

اگر بصیر نباشی ببینی آن دم را / که چوب تو به لب قاریان قرآن است

شعر برای بصیرت

بصیرت لیک معنی جان جهانم

تو میدانی حقیقت زآنکه آنم

شعر های بصیرتی

بصیرت چشم من گوید به این دل

که شیطان یار بر آن مهجبین شد

عزیزان ،بر ادب آذین شداین مشق

بنابراین دو مصرع نقطه چین شد

شعر بی بصیرتی امت

بالاخص امروز کز هر موج خیزد فتنه ای

بر نجات از ورطه طوفان بصیرت لازم است

سیرت زیبا شعر

حسین را به خدا بی بصیرتان کشتند / کنار آب لب تشنه بی امان کشتند

شعر چشم بصیرت

نُه دی روز ایمان و بصیرت

خروش مردمان پاک سیرت

نُه دی روز ایثار و شجاعت

ز شرک خیل اهریمن برائت

شعر نور اضاء بصیرتی

سنگ مزن بر سر هر شاخه ای

جوهر افلاک ببین به هر دانه ای

چشم بصیرت به دوگیتی باز کن

دل به دنیا مبند مگر افسانه ای

شعر در مورد بصیرت

بهر حفظ وحدت و دشمن شناسی این زمان

بیشتر بر مردم ایران بصیرت لازم است

شعری درباره بصیرت

چون که معشوق روی بنماید

بصرم را بصیرت افزاید

شعر درباره روز بصیرت

بصیرت چیست در نگاه شیعه ی ما

همان اقیانوس عشقی،که ازعباس تابه حسین جاریست…

شعر درباره ی بصیرت

گرگ‌ها را در لباس میش و باطل جای حق

تا که بشناسی به هر عنوان بصیرت لازم است

شعر درباره چشم بصیرت

درچشم بصیرت تو اجسام

بر سر قلوب نیست حایل

شعر درباره هفته بصیرت

شاید این بار مرا خواب پریشان نکند

عشق تو جان مرا سر به گریبان نکند

شاید این خواب تو را غرق جهالت کرده

تو ندانی که مرا ماه وکالت کرده

تو ندانی که بدین عشق خدا هم شاد است

که تو هستی و نگاهت ز ازل در یاد است

اگر اکنون سر عشقی جگرت را سوزاند

باش کاین نیز چو ان هایی که رفتند نماند

انکه جاوید به تو وصله ی جان است منم

انکه خورشید تو را ماه شبان است منم

عشق من در پس خود چشم بصیرت دارد

که رسد روز تو را بند و اسیرت دارد

شعر در مورد روز بصیرت

نوح را فرزند چون نااهل شد از بهر دوست

طرد او با دشمنان یکسان بصیرت لازم است

شعر در مورد چشم بصیرت

به بصر صورت جهان بیند

به بصیرت جهان جان بیند

شعری در مورد بصیرت

درد دلشان شاید

درد دل من باشد

چفت لبشان شاید

نور بصیرت باشد

شعر در مورد بصیرت

در زمان انتخاب مال و جان یا آرمان  

بهر بگذشتن ز مال و جان بصیرت لازم است

شعر در مورد بصیرت

چشمش از کحل بصیرت روشن

نظر لطف به عشاق افکن

شعر در مورد روز بصیرت

کورهء احساس ما

داغ تر از هرچه هست

عاشق هر کس شدیم

جای خُدامان نشست

دورشدن از خِرَد

چشم بصیرت ببست

ذِکر الهی به لب

وقت عمل بُت پَرست

شعر در مورد چشم بصیرت

گرچه یابد عترت و قرآن کنار هم کمال

در کنار عترت و قرآن بصیرت لازم است

شعر درباره بصیرت

گرفتش دست کای پاکیزه سیرت

چراغ دیده اهل بصیرت

شعری در مورد بصیرت

چشم دل غرق تماشاست اگر دریابی

لحظه ها زنده و زیباست اگر دریابی

نه فقط جلوه او اهل بصیرت بینند

همه جا دوست هویداست اگر دریابی

شعر درباره روز بصیرت

بعد پیغمبر که امت غافل از حق شد به حق

تا که این غفلت شود جبران بصیرت لازم است

شعر درباره چشم بصیرت

بی بصیرت کار کردن پشت بر ره کردنست

رو بصیرت کسب کن پس روی کن در کار خویش

شعری درباره بصیرت

بصیرت نداری که بینی جهان را

به عینه بباید که بینی زمــــــــان را

شعر درباره ی بصیرت

سخت باشد امتحان بهر خواص خودپرست 

بر نجات از پنجه شیطان بصیرت لازم است

شعر درباره هفته بصیرت

بصیرت را بصیرت تو حقیقت را حقیقت تو

تو نور نور اسراری تو روح روح را جانی

شعر بصیرت

کسان به چشم تو بی‌قیمتند و کوچک قدر

که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند

شعر بصیرتی

حال فعلی چونکه میزان است از قول امام

در قضاوت با چنین میزان بصیرت لازم است

شعر بصیرت سایه ها

قاهری را شرع و دستوری دهد

بی بصیرت سرمه با کوری دهد

شعر بصیرت

پری و دیو نداند ز تختگاه بلندش

که تخت او نظرست و بصیرتست جهانش

شعر درباره بصیرت

عهد بستن با شهیدان کار احساس و عشق 

بهر ماندن بر سر پیمان بصیرت لازم است

شعر روز بصیرت

بردار پرده، جانا، بنما حقیقت جان

تا خلق بی بصیرت در گفتگو نماند

شعر چشم بصیرت

ای خدا داده تو را چشم بصیرت از کرم

کز خمارش سجده آرد شهپر روح الامین

شعر در مورد بصیرت

با امید یاری از رهبر، امام المسلمین 

در زمان غیبت ای یاران بصیرت لازم است

شعر در خصوص بصیرت

بدان ماند از خام جستن بصیرت

که بر خشت خام ابلهی سر نساید

شعر برای بصیرت

چقدر بصیرتم زیاد شد
وقتی
دکمه ی گردن گیر پیراهنم را
بستم
ولبه ی دامن گیرش را
کشیم تا لبه ی زانو
…………

هرروز دردی بردلم بوسه میزند

شعر های بصیرتی

صورتی را که ازو نور بصیرت خیزد

حیف باشد که بدین بی بصران بگذارند

شعر بی بصیرتی امت

در سینه اش تو بصیرت کن ای صنم

او جز سیور لا مکان خدایی نمی کند

سیرت زیبا شعر

آرزویی تازه در دل داشتم

آرزو را ساده می پنداشتم

آرزو در ماتم قلبم شکست

کاشکی چشم بصیرت داشتم

شعر چشم بصیرت

بر خلق بی بصیرت تا چند عرض جوهر

باید زشهر کوران چون نور دیده رفتن

شعر نور اضاء بصیرتی

بصیرت کرده ام آینه نقش قدم روشن

تعین نیست تمثالی که گردد دلپذیر من

شعر در مورد بصیرت

بچشم بصیرت بخود در نگر

ترا تا در آئینه، زنگار نیست

شعری درباره بصیرت

در بن دژ چون کمین گاه بلاست

از بصیرت دیدبان خواهم گزید

شعر درباره روز بصیرت

این بحر بصیرت بین بی شربت ازو مگذر

کز شط چنین بحری لب تشنه شدن نتوان

شعر درباره ی بصیرت

چو نام تو در نامه بیند دبیر

بچشم بصیرت ترا دیده است

شعر درباره چشم بصیرت

کسان به چشم تو بی قیمتند و کوچک قدر

که پیش اهل بصیرت بزرگ مقدارند

شعر درباره هفته بصیرت

نداشت چشم بصیرت که گرد کرد و نخورد

ببرد گوی سعادت که صرف کرد و بداد

شعر در مورد روز بصیرت

جوهری را که این بصیرت هست

ندهد بی بهای خویش از دست

شعر در مورد چشم بصیرت

چو باطل سرایند مگمار گوش

چو بی ستر بینی بصیرت بپوش

شعری در مورد بصیرت

محروم ترم از تو و این شیوه ندانی

زین بیش بصیرت نبود بی بصری را

شعر در مورد بصیرت

شرع او در بصیرت و احسان

برترست از قیاس و استحسان

شعر در مورد بصیرت